فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

مروری بر اشتباهات هاشمی

بسم الله الرحمن الرحیم

اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی ، نام آشنایی در سیاست این مرز و بوم است. مردی که روزی ادعای اصولگرایی داشت مدتی بعد ادعای فراجناحی بودن نمود و در انتها در قامت یک مثلا اصلاح طلب تمامی نیروهای طرفدار فتنه سبز را دور خود گرد آورده و قصد تصرف دوباره پست ریاست جمهوری را پس از 16 سال داشت. 

گاهی آرزو می کنم ای کاش حافظه تاریخی برخی مردم ، کوتاه مدت نبود اما وقتی می بینم اشتباهات اساسی افراد را که هرکدام می تواند گاهی به تمام شدن یکباره عمر سیاسی او تمام شود به راحتی فراموش کرده و فرصتهای دیگری برای اشتباه کردن و ضربه زدن به افراد خاطی می دهند افسوس می خورم. 

نگاه من به هاشمی نگاه سیاه و سفید و صفر و یک نیست . اعتقاد دارم هاشمی در برخی از برهه های عمر خود واقعا قصد خدمت داشت اما عواملی مانند کیش شخصیت و جاه طلبی و دنیاپرستی و بی تقوایی سیاسی که از همان ابتدا در وجود ایشان قرار داشت و گاهی کمرنگ و گاهی پررنگ می شد کار را به جایی رساند که کسی که حضرت امام خمینی درباره شان فرموده بود هاشمی زنده است تا نظام زنده است روزی به بزرگترین ملجا و پناه کسانی تبدیل شود که برای براندازی نظام تمام سرمایه های مادی و معنوی خود را به میدان آورده بودند.

به هرحال برای تجدید خاطرات احیانا فراموش شده از حافظه مردم لیست کوتاهی از برخی انحرافات و اشتباهات ایشان را می آورم 

الف- خطا در افکار و رفتار اجتماعی و اقتصادی :

1- تشکیل زندگی اشرافی و تجملاتی برای خود

نیازی به توضیح واضحات ندارد یک نمونه کوچک از دارایی هایشان= وثیقه ده میلیاردی برای آزادی پسر متخلفشان

2- اعتقاد به لزوم فاصله طبقاتی :

ایشان در یکی از سخنرانی های دهه 70 خود می گویند برای تحقق احکام خمس و زکات باید در جامعه حتما هم ثروتمند و هم فقیر و به عبارت دیگر اختلاف طبقاتی باشد. 

3- خطبه مانور تجمل و شروع مسابقه تجمل گرایی و کاخ نشینی در بین مسئولین :

 از اولین خطبه هایی که بعد از ریاست جمهوریشان قرائت کردند خطبه ای بود که در آن به بهانه اینکه مردم دنیا باید از ما چهره خوبی ببینند مسئولین را صراحتا توصیه به تجمل گرایی کرد و استارت این کار را در دولت خود با انتقال دولت به کاخ سعدآباد (؟) و دکورهای چندمیلیونی برای وزارتخانه ها آغاز کرد.بعد از آن کاخهای شاه معدوم یک به یک به تصرف مسئولین نظام درآمد. ( که هم اکنون نیز در تصرف برخی مسئولین باقی مانده است) کاخ سعدآباد تا آغاز دولت نهم در اختیار هاشمی و خاتمی بود تا اینکه احمدی نژاد با شروع دولتش ریاست جمهوری را به ساختمان پاستور انتقال داد.

 منطق هاشمی در تجمل گرایی و کاخ نشینی یادآور منطق غلط معاویه بود که وقتی جناب ابوذر به کاخ نشینی او در کاخ سبز اعتراض کرد جواب داد در مقابل رومیان باید آبروداری کرد.

یادی از امام ( ره ) با شعری از دکتر رضا شیبانی:

امام کوخ نشینان که کاخ می لرزاند

دوباره کاخ نمی ساختند اگر می ماند 

امام ما اگر از خاک رخ نمی تابید 

دوباره سر به فلک کاخشان نمی سائید

نه بنز ضد گلوله!!! نه کاخ سعد آباد!!!

امام بود و جمارانی از خدا  آباد  ...

4- اعتقاد به اینکه چرخهای توسعه ( غربی) به هرقیمتی باید به حرکت درآید و اگر عده ای ( مستضعفین یا به روایت دولت هاشمی اقشار آسیب پذیر ) زیر این چرخها له شدند اهمیتی ندارد. این دیدگاه باعث شد هاشمی و تکنوکراتهای اطرافش عرصه را چنان بر اقتصاد مملکت تنگ کردند که میزان تورم به رکورد بی سابقه حدود 50 درصد رسید و آشوبهای اجتماعی یکی پس از دیگری کشور را فرا گرفت. آشوبهایی که راه حل رهایی از آن را دولت هاشمی فقط سرکوب مردم می دانست :

حجت الاسلام ذوالنور ، جانشین سابق نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران: ما یادمان نرفته که آقای هاشمی رفسنجانی در دولتشان معتقد بودند که باید بخش زیادی از پول را برای خرید باتوم و سپر در سبد اعتبارات کشور بگذاریم تا وقتی که میخواهیم از دوران گذر وآزاد سازی قیمت ها و آزاد سازی اقتصاد عبور کنیم عده ای زیر چرخ اقتصاد له خواهند شد و ما با آشوب های اجتماعی و خیابانی مواجه هستیم و مردم را باید با باتوم به خانه هایشان برگردانیم و ناچاریم از این مرحله بگذریم ( که همین اتفاق هم افتاد )

5- ادعای مالکیت نهادی مردمی با 250 هزار میلیاردتومان سرمایه

هاشمی در جلسه هیات مدیره دانشگاه آزاد: از لحاظ قانونی و قانون ثبت شرکتها مالک دانشگاه آزاد هستیم و درصورت فوت ما فرزندان ما می توانند آن را تصاحب کنند.

6- منفعت طلبی و قربانی کردن حقیقت درپای منفعت شخصی :

-آقای ری شهری می گویند وقتی مراحل کشف جنایات باند تروریستی سیدمهدی هاشمی برادر داماد آقای منتظری به جاهای حساس رسیده بود آقای هاشمی به من توصیه می کردند پرونده را مختومه اعلام کن وگرنه فردا که آقای منتظری به مقام رهبری نظام می رسد پدرت رادرمی آورد ( نقل به مضمون)

-  ایشان در اوج سالهای دفاع مقدس فرزندانش را برای تحصیل به اروپا فرستاد و برای توجیه این کار گفت بالاخره همه که نباید رزمنده باشند مملکت نیاز به دکتر و مهندس هم دارد.

7- عدول از اندیشه های ناب اسلام :

در فیلم تبلیغاتی ایشان در انتخابات سال 1384 دخترکی با لحن طلبکارانه می گوید چرا وقتی شبها دیر به خانه می آییم باید با اعتراض خانواده مواجه شویم ... آقای هاشمی بخاطر این مظلومیت شدید ، اشک می ریزد.

خبرنگاری می پرسد نظر شما درباره دوستی دختر و پسر چیست ( داشتن دوست دختر و دوست پسر) آقای هاشمی خانواده را جای خدا می نشاند و می گوید اگر با اطلاع خانواده باشد هیچ اشکالی ندارد ( درست مثل اینکه بگوییم اگر خانواده اجازه دهد انسان می تواند زنا یا دزدی کند) 

اخیرا برخلاف نظر صریح حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و موضع اصولی نظام ، اظهار کرده اند که ما با اسرائیل جنگ نداریم .

چند سال پیش نیز ایشان برخلاف اعتقادات شیعه که مشروعیت حکومت را الهی می داند با نظری مشابه دموکراسی پوسیده غربی اظهار داشتند نظام اسلامی مشروعیتش را از مردم می گیرد.

8- ارتباط غیرقانونی و مشکوک با سران رژیم منحط عربستان سعودی ( خائن الحرمین الشریفین) :

ایشان علاوه بر سفرهای مکرر به عربستان و دیدارهای خارج از عرف دیپلماتیک کشور با سران رژیم سعودی ، چندی پیش اظهار نمودند : امروز ملک عبدالله افتخار جهان اسلام است.

9- مرعوب بودن و تسلیم طلبی

در سال 1355 آقای هاشمی پیامی به اعضای زندانی موتلفه فرستادند که با اظهار ندامت و پشیمانی و طلب عفو از شاه موجبات آزادی خود از زندان را فراهم کنند تا بعد از آزادی شروع به کادرسازی مجدد و ادامه مبارزات نمایند. براساس این رهنمود حدود 26 نفر از زندانیان با تشکیل یک کنفرانس کارهای انقلابی خود را اشتباه شمردند و  ضمن اظهار ندامت به خاطر فعالیت علیه شاه و انجام اقدامات تروریستی از محضر شاه طلب عفو و بخشش کردند. که این امر به نوبه خود ضربه ای بود بر پیکره انقلاب اسلامی که در آستانه پیروزی قرار گرفته بود و شاه را به ادامه جنایات علیه انقلابیون حریص تر کرد.

همین روحیه تا سالهای اخیر نیز در ایشان متجلی شده و اظهارات چندی پیش ایشان که ما در دنیا منزوی شده ایم و به بحران رسیده ایم نمونه ای از همین حالت مرعوبیت ایشان است.


ب- خطا در مواجهه با ولایت فقیه و نظام مبتنی بر آن و دولت جمهوری اسلامی:

1- نامه تهدید آمیز بی سلام و والسلام به امام خمینی (ره)

قسمتی از این نامه : آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بی‌طرف بگیرید؟ آیا بی‌خط بودن و آسایش طلبی را می‌پسندید؟

متن کامل نامه را اینجا بخوانید 


2- نسبت دروغ به حضرت امام :

به عنوان نمونه در حالیکه حضرت امام تا آخرین لحظه عمر شریفشان به استکبار ستیزی و در راس آن آمریکاستیزی توصیه می کردند آقای هاشمی در کتاب خاطراتش ادعا می کند : امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود.


3- تلاش برای محدود کردن یا سلب قدرت رهبری :

به اعتقاد ایشان : چه لزومی دارد کشور با نظرات یک نفر اداره شود.

و برای تحقق این امر وقتی وارد مجلس خبرگان شد یکی از بحثهایی را که شدیدا پیگیری کرد ولی با هوشیاری نمایندگان مجلس خبرگان به جایی نرسید مساله شورای رهبری به جای رهبر واحد بود.

وقتی از این مساله طرفی نبست فتنه بعدی خود را آغاز کرد که جانشین رهبری باید از حالا مشخص شود. که مجلس خبرگان با توجه به سابقه تلخی که از مساله منتظری داشت با این مساله مخالفت کرد.


4- متهم کردن نظام مقدس جموری اسلامی به تقلب و خیانت:

شاید عده ای تصور کنند که حمایتهای هاشمی از تشکل غیرقانونی صیانت از آرا در سال 88 و کارگردانی فتنه ای با رمز تقلب اولین باری بود که هاشمی نظام را به تقلب متهم می کرد اما واقعیت این است که اولین بار در سال 1376 آقای هاشمی احتمال تقلب را بصورت مداوم در تریبون مقدس نمازجمعه و جاهای دیگر القا می کردند و رسما می گفتند مردم باید مطمئن شوند نام کسی به عنوان رئیس جمهور اعلام می شود که مردم به او رای داده باشند. 

تئوری تقلب را پس از شکست در انتخابات 1384 نیز پی گرفت به این صورت که بجای تبریک به رقیب پیروز ادعا کرد که حقش در انتخابات خورده شده است و شکایتش را به خدا خواهد برد.

در همین راستا چندی پیش همصدا با رسانه های نشاندار دشمن ، کلیدواژه انتخابات آزاد را ابداع و منتشر کرد که بسیاری از کارشناسان آن را رمز فتنه جدید می دانند.


5- تخریب بی امان و ناجوانمردانه دولتهای نهم و دهم به هر روش ممکن : 

بگونه ای که در سال 1387 با وجود تخریبهای همه جانبه علیه دولت علنا اعلام کرد زمان مدارا با احمدی نژاد به سررسیده است.


6- حضور فعال به همراه خانواده دربرپایی بزرگترین فتنه کشور به قصد براندازی نظام( فتنه 88)

انتشار نامه تهدیدآمیز بی سلام به رهبر انقلاب ، حمایت آشکار از ایادی و سران فتنه ، تبدیل تریبون مقدس نمازجمعه به میتینگ فتنه گران ، اقدامات فتنه انگیزانه همسر و فرزندان و اطرافیانش و ... 

البته اینها تمام اشتباهات هاشمی نبودند و به قول شاعر این قصه ته دراز دارد .

------------------------------------------------------------------------------------

اشتباهات بزرگ هاشمی که اکثرا تهدیدی برای نظام محسوب می شوند دشمن را که قصد ضربه زدن به نظام داشته و دارد بر روی او متمرکز کرد به طوریکه دشمنان خارجی و داخلی نظام و اپوزیسیون و منافقین داخلی و خارجی یکصدا به حمایت از او برای کاندیداتوری در انتخابات 92 برخاستند تا فتنه ای دیگر توسط او برای نظام مظلوم جمهوری اسلامی رقم زنند.

 فتنه ای که با هوشیاری و عدم مصلحت سنجی بیجای شورای محترم نگهبان فعلا در نطفه خفه شده و تنها راهی که برای هاشمی باقی مانده است این است که یا با سکوت و تمکین به قانون سالهای آخر عمر خود را فرصتی برای توبه یا جبران اشتباهاتش قرار دهد و یا با دستاویز قرار دادن عدم احراز صلاحیت شروع به فتنه انگیزی دیگری کند. که امت حزب الله خود را برای هر دوحالت آماده کرده است و به فضل خدا انتخابات 92 را فرصتی برای سربلندی نظام و سرشکستگی و ناامیدی دشمنان داخلی و خارجی نظام خواهد کرد.

----------------------------------------------------------------------