فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

فدایی ولایت

نوشته های یک ایرانی عاشق ولایت و شیفته عدالت

مشروعیت نظام

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث مشروعیت نظام ، از بحثهای مهم و حیاتی است که احزاب و گروههای سیاسی اختلاف نظر جدی درباره آن دارند. نقطه اوج این اختلافات زمانی بود که دفتر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در سال 1386 مدعی گردید که مشروعیت نظام از مردم نشات می گیرد. 

این ادعا نه تنها مورد تکذیب آقای هاشمی قرار نگرفت بلکه سخنان و بیانات بعدیشان نیز موید اعتقاد ایشان به این سخن بود. بیان این اعتقاد از جانب کسی که سالها جزو مسئولان بلندپایه نظام بود موجی از شادی در دل اپوزیسیون و دوم خردادی ها برانگیخت . کسانی که جهت ضدیت با نظام مقدس ولایت فقیه حرکت میکردند و همواره از عدم مشروعیت الهی نظام مقدس جمهوری اسلامی دم می زدند این بار یکی از به اصطلاح استوانه های انقلاب را با خود همراه و همدل می دیدند.
این درحالی بود که طبق آموزه های قرآنی و شیعی مشروعیت حکومت، الهی است و نقش مردم هرگز وجهه شرعی به حکومت نمی دهد. آیه ( الحکم الا لله ) به صراحت حکم و حکومت را تنها از جانب خدا مشروع می داند و آیه شریفه ( لا تنال عهدی الظالمین) اشاره به نقش خداوند در انتخاب افراد عادل به عنوان حاملان عهد الهی (حکومت) دارد. از جانب دیگر شیعه همواره معتقد بوده است که حکومت خلفای ثلاثه و اموی و عباسی و ... (هرچند با مقبولیت مردمی توام باشند) نامشروع بوده و ائمه شیعه (علیهم السلام) تنها افراد ذیحق برای تشکیل حکومت بوده اند ( در زمان غیبت نیز فقیه عادل جامع الشرایط طبق فرموده ائمه معصوم (ع) از این حق برخوردار است) . امام راحل نیز در کتاب حکومت اسلامی این نظر را تایید نموده اند که مشروعیت حکومت، الهی است ولی حکومت مشروع جز با مقبولیت مردمی امکان تشکیل نمی یابد.
 یکی از دردهای جامعه اسلامی ما این است که هم در بیان احکام و هم بیان اصول اسلام از حکومتهای مستکبر و جائر غیراسلامی و سازمانهای نامشروع بین المللی و پیروان گمراه داخلی آنها، می هراسیم و در حالیکه قویترین و غنی ترین احکام و محکم ترین اصول اعتقادی را در اسلام داریم ازبیم اجانب، این اصول را مخفی می کنیم. درحالیکه بی شک اجرای کامل این احکام جامعه را از تمام مفاسد مصون می دارد.

در زمینه حکومت نیز در حالیکه ولایت فقیه از حداقل اختیارات شرعی و قانونی خود استفاده می کند، کج اندیشان داخلی و خارجی که لیبرال دموکراسی پوسیده غربی را کعبه آمال خود می دانند از استبداد دینی دم می زنند. 

مهمترین اختیاراتی که ولی فقیه می تواند استفاده کند ولی به صورت حداقلی استفاده می کند حق نصب و عزل حاکم اجرایی برای جامعه اسلامی است. از نظر اعتقادات شیعی ولی فقیه حق نصب حاکم (رییس جمهور) را دارد و انتخابات تنها به عنوان مشورت ولی فقیه با مردم اعتبار دارد و سیره امام راحل و مقام معظم رهبری در هنگام تنفیذ حکم روسای جمهور چنین بوده است که می فرمایند با توجه به انتخاب مردم شما را به این سمت نصب می نمایم. درحقیقت ولی فقیه می تواند فردی غیر از انتخاب مردم را برگزیند ولی بخاطر احترام به رای مردم تابحال از این حق استفاده نکرده اند. بسیار مایه تاسف است که گروهی منحرف، که بظاهرمشروعیت را به رای مردم می دهند (درحالیکه درواقع مشروعیت را تنها در منافع خود می دانند، چنانچه دولت نهم را که با رای همین مردم انتخاب شده است مشروع نمی دانند) همین اختیارات حداقلی ولایت فقیه را بر نمی تابند.

اوج این کج اندیشی زمانی بود که شیخ ساده لوح پس از انتخاب خاتمی، ضمن سخنرانی به ایشان توصیه  نمود که با اتکا به رای مردم به مخالفت با ولایت فقیه برخیزد.


با امید به اینکه آیه الله العظمی خامنه ای پرچم انقلاب اسلامی ایران را به دست پرچمدار  انقلاب شکوهمند جهانی اسلام حضرت ولیعصر (عج ) بسپارد.

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ب.ظ http://blognet.blogsky.com

بلاگنت:ارایه دهنده بهترین کدهای جاوا--موزیک--دعوتنامه پرشین گیگ---پارسا اسپیس--جاست پرشن

[ بدون نام ] شنبه 2 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:54 ب.ظ http://ZENDEBADARYA.BLOGSKY.COM

سلام
بابا مصباح یزدی
خوب داری ... را با نام فلسفه و دین آبرو می بخشی دست بردار لطفا و عاقلانه بیندیش
فقط بگو خداوند چگونه نقش رهبری و مشروعیت را به کسی می بخشد که نه امام هست نه پیغمبر
شاد بگویی از جانب امام غایب این رهبری و مشروعیت تفویض می شود اما این مساله چگونه قابل اثبات است؟

مسعود شنبه 2 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:49 ب.ظ http://www.fadayie-velayat.blogsky.com

جهت اثبات نظریه ولایت فقیه و ادله عقلی و نقلی آن می توانید به کتاب ارزشمند ولایت فقیه نوشته امام خمینی مراجعه فرمایید. ضمنا این وبلاگ را هم ببینید .http://chaei.blogfa.com/post-58.aspx٫

مسعود شنبه 2 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:02 ب.ظ

درسته که ولی فقیه نه پیامبر است نه امام و نه معصوم ولی به گواهی آیات عظام و علمای دین ( مجلس خبرگان ) در زمان غیبت عالمترین و با تدبیرترین و عادلترین فرد برای اداره جامعه اسلامی است اگر قرار بود فقط ائمه معصومین جوامع را اداره کنند یا باید همه امامان عمر چند هزار ساله داشتند و یا باید هزاران امام بجای دوازده امام داشتیم. در حالیکه در عصر غیبت امام شرایط حاکم جامعه اسلامی را تبیین کرده اند.

یک سوال ساده : یک پزشک خدا نیست که جسم را آفریده باشد با این حال از کجا صلاحیت درمان یا جراحی بدن شما را پیدا می کند ؟
آیا غیر از این است که بخاطر مطالعات و تحصیلات و تجربیات در زمینه پزشکی این حق را بدست آورده است
ولی فقیه نیز بر اساس تحصیلات ( دینی ) و تجربیات ( آشنایی با سیاست و عدالت و تدبیر و ... ) این حق را بنا بر فرموده های ائمه اطهار در زمینه حکومت در زمان غیبت) بدست آورده است.

گرشا دوشنبه 23 دی‌ماه سال 1387 ساعت 12:19 ق.ظ

مشتی خزعبلات.........!!!
بهتره بری دنبال مستراح شویی تا نوشتن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد